چند وقتی ست در کرمانشاه سناریوی نخ نما شده و قدیمی “دین زدایی” و “ساختارشکنی” شروع شده و برخی دانسته یا نا دانسته تبدیل به “شوالیه های ولنگاری فرهنگی” در این پروژه شده اند. در این طرح نقش آفرینان فریب خورده به عنوان بازیگران “استراتژی سلاخی فرهنگی” چند “عملیات فریب” را به راه انداخته اند، […]
چند وقتی ست در کرمانشاه سناریوی نخ نما شده و قدیمی “دین زدایی” و “ساختارشکنی” شروع شده و برخی دانسته یا نا دانسته تبدیل به “شوالیه های ولنگاری فرهنگی” در این پروژه شده اند.
در این طرح نقش آفرینان فریب خورده به عنوان بازیگران “استراتژی سلاخی فرهنگی” چند “عملیات فریب” را به راه انداخته اند، تا عملیات اصلی که به مسلخ بردن فرهنگ دینی و انقلابی در جامعه است، دیده نشود.
این پروژه در چند سطح به صورت خزنده به مقدسات و هنجارهای اعتقادی حمله می کند و با هدف کم کردن “حساسیت ها” و “عادی سازی ساختارشکنی ها” به سمت تغییر ذائقه پیش می رود.
بهترین روش برای تحلیل تحرکات این جریان دیدن همه رویدادها به عنوان یک کل است؛ به طوری که همه وقایع را به عنوان یک پازل ببینیم و قطعات را کنار هم بگذاریم، تا بتوانیم تصویر اصلی فتنه انگیزی هایشان را کشف کنیم.
اما در یک سال گذشته، در کرمانشاه چه رویدادهایی برای رسیدن به “استراتژی سلاخی فرهنگی” اتفاق افتاد:
۱- توهین یکی از اعضای شورای شهر به مدافعان حرم(۱)
۲- اجرای یواشکی ۲۰۳۰ در مدارس کرمانشاه(۲)
۳- استفاده از تصویر یکی از فتنه گران سال ۸۸ در تبلیغات یکی از تشکل های دانشجویی(۳)
۴- رقص بانوان در فستیوال ورزشی قصرشیرین(۴)
۵- تشکیل حلقه کتاب خوانی کتاب های سکولار مثل “ایران مدرن” در یکی از دانشگاه های استان(۵)
۶- برگزاری مراسم تک خوانی زنان، توسط اداره کل میراث فرهنگی در حضور مدیران دولتی!(۶)
۷- پایین کشیدن بنر برخی از هیئات مذهبی، به بهانه نداشتن مجوز! در حالی یک بیش از یک ماه بنر خواننده معروف مجالس رقاصی در شهر جولان می داد.(۷)
۸-اهانت به پیامبران و اسلام، در دانشگاه رازی کرمانشاه(۸)
این پازل ها فقط بخش کوچکی از التهاب آفرینی و عادی سازی هنجار شکنی های جریان فریب خورده در کرمانشاه است.
یکی دیگر از تاکتیک های این جریان برای رسیدن به هدفش، ترور رسانه ای جریانات انقلابی و ایجاد دوقطبی های کاذب در جامعه است؛ این جریان در یک سال گذشته با تولید خبرهای دروغ از بزرگان و شخصیت های معتمد مردم به دنبال آسیب زدن به اعتقادات مردم بودند و به جای پرداختن به مسائل اصلی، به ایجاد دوقطبی های کاذب مثل بحث کنسرت ها، فیلترینگ و … پرداختند.
بی شک بهترین راه مقابله با این جریان نیفتادن در دو قطبی های کاذب و رصد سریع و بی تفاوت نبودن به ساختارشکنی هایشان است. تجربه موفق مقابله با مسئول فرهنگی دانشگاه رازی به ما آموخت اگر جریان انقلابی دست در دست هم دهند هیچ عنصر خود فروخته ای جرائت حرمت شکنی و ذبح کردن اعتقادات مردم را پیدا نمی کند.
یادداشت از:سبحان خسروی
منتشر شده در ماهنامه اتفاق کرمانشاه