محمد ویسمرادی، خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی کربلاییان، در گفتگو با بابک جعفری مدرس و مربی رسمی فدراسیون ورزش زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی از احوال ورزش باستانی در شهر کرمانشاه جویا شده است.

کربلاییان: لطفاً در ابتدا خودتان را معرفی نمایید؟

جعفری: این‌جانب بابک جعفری ۳۵ ساله عضو کوچکی از خانواده بزرگ ورزش زورخانه‌ای و کشتی جمهوری اسلامی ایران بوده و همچنین مدرس و مربی رسمی فدراسیون زورخانه‌ای و از قهرمانان این رشته می‌باشم.

کربلاییان: ورزش باستانی را از کجا شروع کردید و تا به حال چه افتخاراتی در این ورزش داشتید؟

جعفری: بنده به‌واسطه اینکه در یک خانواده ورزشی به دنیا آمدم و پدر مرحومم از ورزشکاران کُهن‌کسوتان این رشته بودند و همچنین برادر بزرگ‌تر و دایی عزیزم از مربیان ورزشکاران رشته پهلوانی و ورزش‌های زورخانه‌ای و کشتی بوده‌اند بنده هم از همان دوران کودکی و نوجوانی به این ورزش علاقه‌مند شدم و مرا با خود به زورخانه و سالن کشتی می‌بردند و راه و رسم جوانمردی فتوت و تمرینات ورزشی را به من می‌آموختند فعالیت حرفه‌ای خودم را از همان دوران نوجوانی زیر نظر اساتید بزرگی همچون دایی عزیزم علی‌اشرف دشتیان برادر عزیزم پیمان جعفری، مصطفی مرادی‌فر، امیر خوش‌اندام و بانوای خوش مرسل داریوش خوش‌اندام و مرحوم غلام چهری شروع کردم.

مسابقات در ورزش زورخانه‌ای و پهلوانی در سه بخش برگزار می‌شود: «تیمی، هنرهای فردی و کشتی پهلوانی» که به یاری خدا و کمکِ مربیان و دعای خیر خانواده و دوستانم در سه بخش صاحب عناوین زیادی کشوری می‌باشم و در این مورد در استان رکورددار بوده و به‌واسطه همین موردتوجه سرمربیان تیم ملی قرار می‌گرفتم. تا جایی که به اردوهای آماده‌سازی مختلف تیم ملی زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی جهت اعزام به مسابقات جهانی و آسیایی همچون مسابقات جاکارتای اندونزی، آسیایی فیلیپین و بازی‌های کشورهای اسلامی باکو دعوت شده ام. اما متأسفانه به علت آسیب‌دیدگی در مسابقات کشورهای اسلامی که همراه تیم ملی اعزام شدم که منجر به پارگی مینیسک زانویم شد و از طرفی نداشتن حامی در بین مسئولان ورزشی استان نتوانستم آن‌چنان شاید و باید دَین خود را به ورزش ملی مذهبی استانم ادا کنم.

کربلاییان: لطفاً کمی درباره تاریخچه ورزش باستانی بریمان بگویید؟

جعفری: می‌توان گفت زورخانه قدیمی‌ترین مکان و باشگاه ورزشی دنیا است برخی از محققان و پژوهشگران تاریخ و فرهنگ قدمت ورزش زورخانه‌ای را بیشتر از ۳۰۰۰ هزارسال دانسته‌اند.(۱) زورخانه شباهت زیادی به معابده مهری دارد، زورخانه‌ها پایین‌تر از سطح زمین ساخته می‌شوند. در زورخانه زنگ‌زدن برای آغاز یا پایان ورزش یا ورود پهلوان یا بزرگ به صدا درمی‌آید.

این ورزش به‌عنوان میراث فرهنگی نمادی از هویت ملی-تاریخی ایرانیان است. در ایران فعالیت ورزشی بر الگوی سلاح جنگی آن‌ها تأثیرگذار بوده است و به آن روح معنوی می‌داد مرحوم غلامرضا انصاف‌پور می‌گوید: «زورخانه به شکل وضع شکل کنونی از قرن هفتم تشکیل‌شده و بعد از تسلط اعراب نخستین جایگاه مخفی انجام‌دادن فعالیت ورزشی بوده است که در آن عیاران و پهلوانان به‌دوراز چشم دشمنان به تمرین می‌پرداختند و به قوی کردن روح و جسم برای حمایت از مظلومین و مستضعفان جامعه و همچنین دفاع از وطن -که این‌ها از بزرگ‌ترین آرمان‌های اخلاقی و نظامی ایرانیان بوده- صورت می‌گرفت».

اصطلاحات و حرکات ورزشی در ورزش پهلوانی و زورخانه از واقعیات، اشخاص و فرهنگ ایران باستان برگرفته می‌شد. در ذیل به چند نمونه از این اصطلاحات اشاره می شود.

در آن زمان افرادی که قوی، نیرومند و چالاک بودند و در فنون جنگی تبحر داشته و همچنین دارای صفات نیکوی جوانمردانه و مردم‌دار بودند پهلو یا پهلوان می‌نامیدند. پهلوان از پارتیان مایع گرفته‌شده که قومی جنگاور بوده است که دارای تشکیلات منظمی بودند و اصول و مرام‌نامه‌هایی بین خود داشتند.

عیاران و شاعران از نمونه این پهلوانان بودند. عیاران گروه اجتماعیِ متشکل از افرادی روستایی و شهری بودند که خصلت‌هایی چون شجاعت، ذکاوت و جوانمردی را داشتند و برای برقراری عدالت اجتماعی به مستضعفان و محرومان جامعه در برابر ظلمِ ظالمان کمک می‌کردند. شاطران، گروه چالاک و چابک بودند که وظیفه پیغام‌رسانی را بر عهده داشتند و خصلت و صفات مشترکی با عیاران داشتند. بنیان‌گذاری این آیین و مسلک اجتماعی در ایران به‌پیش از اسلام بازمی‌گردد این گروه‌ها صاحب حرفه بودند و در شرایط عادی از این طریق امرارمعاش می‌کردند. برای مثال یعقوب لیث‌صفاری روگیر بود.(۲)

ادوات در ورزش زورخانه‌ای:

عیاران و شاطران پهلوانان و جوانان به دست حاکمان اجازه حمل سلاح نداشتند. بنابراین با ساختن ادواتی شبیه به سلاح‌های جنگی از چوب و سنگ در مخفیگاه‌ها به تمرینات خود ادامه می‌دادند و به‌طور مثال تخت شنو نماد شمشیر؛ کباده نماد کمان؛ میل نماد گرز؛ سنگ نمادِ سپر؛ چرخ نماد رجزخوانی و شکستن محاصره بود.

کربلاییان: لطفاً از فعالیت‌هایتان در کسوت مربی ورزشی باستانی در محله فقیرنشین شاطرآباد برایمان بگویید؟

جعفری: بنده به‌واسطه دغدغه‌مندی در بحث آموزش به نوجوانان و جوانان و با استناد به فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در خصوص ترویج تهییج و اشاعه ورزش و مطابق جمله زیبای زکات علم نشر آن است، زود به جرگه مربیان استان با گذراندن دوره‌های مربیگری و مدرسی که از طرف فدراسیون برگزار می‌شد شرکت نمودم و با نمرات عالی نائل به دریافت دفترچه مدرسی و مربیگری رسمی فدراسیون شدم.

به حمد خدا توفیقی حاصل شد که در برخی از رودخانه‌های استان به کار آموزش و تشویق نوجوانان و جوانان به‌طور رایگان و عام‌المنفعه در زورخانه‌هایی ازجمله زورخانه‌های سنگ‌تراش‌ها، زورخانه فردوسی، کانون بسیج، زورخانه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بپردازم. در این راه توانستم با کمک دو تن از دوستانم مرشد سجاد صادقی و شهاب امیری زورخانه‌ای به نام شهدای نورالحسین را دریکی از محله‌های حاشیه‌نشین و کم‌برخوردار به نام شاطرآباد تأسیس و تجهیز -ازجمله میل، تخت شنو، ضرب و زنگ و غیره- نمایم.

این اتفاق سبب جذب تعداد زیادی از نوجوانان و جوانان محله شد و متأسفانه در این راه هیچ کمک و استقبالی از طرف مسئولان ورزشی زورخانه‌ای استان از این کار عام‌المنفعه نشد. علیرغم پتانسیل و استعدادی که نوجوانان و جوانان آن منطقه داشتند و بارها می‌توانستند افتخارآفرینی کنند. حتی در این راستا بنده توانستم در بستر پشتوانه‌سازی در رده بزرگ‌سالان در سال ۹۷- ۱۳۹۶ دو تیم آماده‌سازی و برای مسابقات اعزام کنم. اما باوجود کسب امتیازات عالی در انتخابی استان، متأسفانه مورد کم‌لطفی و کم مهری دوستان مسئول قرار گرفتم و تیم اعزام نشد.

کربلاییان: به نظرتان مشکلات اساسی ورزش باستانی در کرمانشاه چیست و اگر راه‌کاری  برای حل مشکلات دارید بفرمایید؟

جعفری: به نظر بنده با احترام به مربیان و پیشکسوتان و مسئولان باید عرض کنم که مشکلات فراوانی در این سال‌ها گریبان‌گیر ورزش ما شده‌ و از طرفی هیچ اراده‌ای برای حل این معضلات و مشکلات از طرف مسئولان ورزشی استان دیده نشده است، اما بطور کلی بخواهم در یک جمله مشکل ورزش باستانی استان را بگویم پشتوانه‌سازی حلقه‌ی مفقودشده ورزش باستانی کرمانشاه است. به طورمثال می‌توان در بحث پشتوانه‌سازی خوب عمل نکردیم، مهاجرت ورزشکار زیاد شده است و ورزشکاران واقف نیستند در شهر خود بمانند.

نداشتن هیچ اراده‌ای برای جذب اسپانسر و شرکت در لیگ، بی‌توجهی به شهرهای دیگر و کم‌لطفی در حق قهرمانان، تفکیک نشدن مربیان تیم‌های مختلف استان -به شکلی که در سال گذشته مربی رده‌های مختلف نونهالان، نوجوانان، جوانان، امید و بزرگ‌سال یک یا دو نفر بیشتر نبودند، آن‌هم بدون داشتن سواد فنی و سواد آکادمیک- بی‌مهری به مربیان و مدرسان آموزش دیده و نداشتن ادوات به‌روز و استاندارد در زورخانه‌ها برای تمرین نمونه ای از این بی‌مهری‌های هیئت ورزش زورخانه‌ای و پهلوانی استان است.

به‌طوری‌که بنده با داشتن مدارک عالی و رسمی فدراسیون مدرسی و مربیگری و با توجه به داشتن عناوین مختلف کشوری قهرمانی کشوری و با رزومه قوی در بحث تشویق و تهییج نوجوانان و جوانان به ورزش در استان هیچ دعوت رسمی از بنده برای خدمت و آموزش ورزش شهر به عمل نیامده است. طنز تلخ ماجرا آنجاست که هنوز دفترچه‌های مربیگری و مدرسی من سفید بوده اما دوستانِ دیگر حتی با نداشتن مدارک مربیگری به‌واسطه سفارش دوستانشان، بارها و بارها به مسابقات اعزام شدند.

کربلاییان: صحبت پایانی‌تان را بفرمایید؟

جعفری: در آخر هم به‌رسم ادب و اخلاق درود می‌فرستم بر روح همه شهدایی که اسوه‌ی جوانمردی، رادمردی، گذشت و وطن‌پرستی بودند. مخصوصاً شهدای عزیزی که با حضورشان در ورزش ملی-مذهبی زورخانه‌ای این مکان ارزشی را عطرآگین می‌نمودند و الگوی مناسبی برای همه ورزشکاران و مسئولان بودن؛ شهدای والامقامی چون سردار قاسم سلیمانی، شهید ابراهیم هادی، شهدای عزیز برادران ریزه‌وندی و شهبازی. آنان که با گذشتن از جان و مال خود برای زنده نگه‌داشتن اسلام و احیا کردن وطن‌دوستی و اخلاق، درس خوبی برای همه آزادمردان بودند.

امیدوارم همه‌ی‌ مسئولان، قهرمانان و ورزشکاران ادامه‌دهنده‌ی راه آن بزرگواران باشیم و درراهِ راستی و درست‌کرداری، حق‌طلبی و عدالت‌خواهی حرکت کنیم.

در آخر جا دارد از همه‌کسانی که در همه این سال‌ها در زندگی ورزش برای ارتقاء سطح ورزشی و اخلاقی و معرفتیِ این‌جانب زحمت‌ کشیده‌اند، مخصوصاً پدر مرحومم، خانواده‌ام، دوستانم و همه مربیان ازجمله علی‌اشرف دشتیان، برادرم پیمان جعفری، مصطفی مرادی‌فر، مرشد امیر خوش‌اندام، مرشد سجاد صادقی کمال تشکر و قدردانی را دارم و از خداوند منان برای ایشان ‌همه خوبی‌ها را آرزومندم.

پی نوشت:

۱- علیرضا غلامی- علم تمرین

۲- مهد نجفیان، از پیدایش زورخانه تا پوریای ولی.

 

مصاحبه‌گر: محمد ویسمرادی