به گزارش کربلائیان؛ در روزهایی که موضوع ویروس کرونا در چین و تلفاتی که این ویروس بر جا گذاشت و باعث وحشت مردم سراسر جهان گردید، زنگ خطر آن برای همه کشورها و ازجمله ایران به صدا درآمده بود.
طی چند روز اخیر و بهخصوص همزمان با انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، خبرگزاریها و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان از ورود کرونا به ایران خبر داده و موجی از وحشتآفرینی را رقم زدند. اکثر این شبکههای خبری همچون بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا و در حوزه خبرگزاریها، رادیو فردا، یورونیوز و… با محوریت قرار دادن این بحث و مانورهای جهتدار و بسیار کثیف سعی بر آن داشتند تا وحشت در دل مردم ایران افکنده و سبب بیاعتمادی مردم به مسئولان در ابواب مختلف این موضوع نظیر آمار و همچنین پیشگیری و درمان شوند.
حال بد نیست از زاویه دیگری به قضیه نگریست. از زاویهای که همانها که این روزها مشغول اتهامپراکنی، سناریونویسی ناتوانی حکومت در مهار و درمان این ویروس و همچنین ابراز بیاعتمادی مردم ایران به آمارهای سازمانهای مربوطه (بدون یک نظرسنجی بیطرفانه و خالی از غرض) بررسی کوتاهی داشته باشیم بر پدیده بیوتروریسم و همچنین این پرسش را مطرح کنیم که با توجه به آنچه بیان میشود میتوان برای آمریکا حداقل در تهیه و توزیع این ویروس نقشی قائل باشیم؟ هرچند که تا اثبات موضوع، ژورنالیستی و بر اساس تجزیهوتحلیل گفتههای متخصصان و مسئولان دولت آمریکا میتوان به نتایجی رسید.
در ابتدا بهتر است با بیوتروریسم آشـنـایـی مـختـصـری پـیـدا کـنیـم.
بیوتروریسم، عبارت است از سوءاستفاده از عوامل میکروبی یا فرآوردههای آنها یا به عبارت جامعتر؛ استفاده از عوامل بیولوژیک، بهمنظور اِرعاب یا هلاکت انسانها و نابودی دامها یا گیاهان و هرچند افکار و بعضاً اعمال بیوتروریستی، در سطح محدودی از دیرباز سابقه داشته است ولی اخیراً در سطح وسیعی در محافل پزشکی و بهداشت، مطرح گردیده، بیش از بیست جنگافزار بیولوژیک را شناسایی و بر اساس میزان کارایی آنها، طبقهبندی نمودهاند و جدیت موضوع در حدی است که برخی از کشورها به تولید این سلاحها پرداخته و بعضی دیگر، پرسنل ارتش خود را علیه برخی از عوامل میکروبی بیوتروریسم، واکسینه کرده جهت ارتقاء آگاهیهای عمومی و مخصوصاً افراد در معرض خطر، قدمهای مؤثری برداشتهاند و علاوه بر اینها در نیمه دوم سال ۲۰۰۱ میلادی در ایالاتمتحده آمریکا از جنگافزار آنتراکس، استفادهشده است.
هرچند بیوتروریسم، یکی از معضلات نوپدید بهداشت عمومی و عامل تهدیدکننده کنترل عفونت، بهحساب میآید و طی دهه آخر قرن بیستم، واژههای مرتبط با آن نظیر حمله بیولوژیک(B attack)، جنگافزار بیولوژیک، دفاع بیولوژیک(B. defense) و آموزش دفاع بیولوژیک(education Biodefense) برای اولینبار به فرهنگ واژههای پزشکی و بهداشت، افزوده شد ولی واقعیت این است که افکار و اعمال بیوتروریستی همواره در اقوام مهاجم، افراد افزونطلب و رقبای سیاسی-اقتصادی ازیکطرف و افکار مدافعهگرانه یا تلافیجویانه در افراد، ارتشها و دولتها و شخصیتهای مورد تهدید، از طرف دیگر، از هزاران سال قبل وجود داشته و گاهی ظاهر افسانهگونه و باورناکردنی به خود گرفته است.
به گواهی تاریخ، بسیاری از رهبران و شخصیتهای مذهبی را با مواد بیولوژیک به شهادت رساندهاند و حتی در قرن چهاردهم میلادی نیروهای مهاجم تاتار، با پرتاب اجساد قربانیان طاعون به داخل شهر Kaffa باعث ابتلا تعداد زیادی از آنها و قتل عده کثیری از آنان گردیده، ژاپن در جنگ جهانی دوم و شوروی سابق به هنگام محاصره شهر استالینگراد بهوسیله آلمانها در سطح وسیعی از سلاحهای بیولوژیک، استفاده کردهاند.
انواع عوامل بیوتروریسم
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) این عوامل را در سه گروه (B،A و C) دستهبندی کرده است که ویروس «کرونا» در دسته C قرار میگیرد.
دسته C
پاتوژنهای در حال ظهوری هستند که برای انتشار جمعی مهندسیشدهاند به دلیل در دسترس بودن آنها، آسانی تولید و انتشار، نرخ بالای مرگومیر یا توانایی ایجاد اثرات شدید بر سلامت.
ویروس نیپا، هانتا ویروس، سارسH1N1 (یکی از سویههای آنفولانزا)، ایدز (HIV) و ویروس کرونا. نکتهای که در این مطلب که برگرفته از سایت ویکیپدیا نیز میباشد اذعان گردانندگان آن به «مهندسی بودن جهت انتشار جمعی، آسانی تولید و انتشار، نرخ بالای مرگومیر یا توانایی ایجاد اثرات شدید بر سلامت است» و کرونا یکی از ویروسهای این دسته به شمار میرود.
به قسمت دیگر مطلب سایت ویکیپدیا توجه کنیم: زمانی که جنگ جهانی اول شروع شد، تلاش برای استفاده از سیاهزخم در جمعیت حیوانی بود اما این بهطورکلی ثابت شد که بیاثر است. مدت کوتاهی بعد از آغاز جنگ جهانی اول، آلمان یک کمپین خرابکاری بیولوژیکی در ایالاتمتحده، روسیه، رومانی و فرانسه راه انداخت. در آن زمان، آنتون دیلگر در آلمان زندگی میکرد اما در سال ۱۹۱۵، به ایالاتمتحده فرستاده شد که حامل کشتهایی از مشمشه، یک بیماری بدخیم اسب و قاطر، بود. دیلگر یک آزمایشگاه در خانهاش در مریلند به راه انداخت. او با کار روزانه در لنگرگاهها در بالتیمور، اسبها را درحالیکه برای انتقال به انگلستان منتظر بودند، به مشمشه آلوده میکرد. دیلگر تحت سوءظن بهعنوان یک عامل کشور آلمان قرار گرفت اما هرگز دستگیر نشد.
این قسمت از مطلب سابقه و تجربه بهکارگیری از بیوتروریسم و انتشار آن به کشور مورد تخاصم اشاره میکند. بنابراین تا این جای کار به دو موضوع اساسی رسیدهایم:
۱- ویروس کرونا، یک ویروس مهندسیشده جهت انتشار، آسانی تولید و انتشار، نرخ شناور مرگومیر یا ناتوانی، ایجاد اثرات شدید بر سلامت است.
۲- بیوتروریسم سابقه و تجربه آزموده شدن را نیز بهراحتی دارد و کشورهای متخاصم علیه یکدیگر در فواصل زمانی و موقعیتی استفاده میکردهاند.
حال به ادامه مطلب بپردازیم.
ریشه اصلی گزارشاتی که درباره سلاحهای بیولوژیک و ارتباط احتمالی کرونا به این موضوع منتشر میشد نقلقول از یک افسر سابق اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به نام دنیشوهام است که تخصص وی جنگافزارهای بیولوژیک است. شوهام گفته که ویروس کرونا یک سلاح بیولوژیکی است که یا تصادفی و یا بهصورت عمد از تأسیسات تحقیقاتی استان هوبئی انتشاریافته است. با توجه به وجود آزمایشگاههای متعدد تحقیقاتی بیولوژیکی در ووهان و شهرت انستیتو ویروسشناسی ووهان، طرح این موضوع توجهات افکار عمومی دنیا را به خود جلب کرد.
بااینحال علاوه بر دولت چین که این ادعا را رد کرده، افرادی مانند استانیسلاس ریانترا، تحلیلگر اندونزیایی تروریسم با ردّ این ادعا معتقد است که اگر این ویروس در آزمایشگاه تولیدشده باشد مسلماً اولین فردی که به آن مبتلا شده باید از کارمندان آزمایشگاه بوده باشد. درعینحال اگر چین مسئول تولید این ویروس بوده باشد انتشار آن در داخل کشور بههیچعنوان توجیهپذیر نیست. هرچند این ادعا هرگز ثابت نشد اما داستان خوبی برای بسیاری از رسانهها بود تا با استفاده از آن مخاطب بیشتری برای خود جذب کنند. البته انگیزه این اقدام در تأثیر غیرمستقیم بر مخاطب و تخریب وجهه کشوری مانند چین (که به یکی از رقبای قدرتمند آمریکا و اروپا در عرصه اقتصاد تبدیلشده) را نیز نباید دور از ذهن دانست.
در این میان رقابت بین آمریکا و چین در موضوعات مختلف علیالخصوص رقابتهای اقتصادی و تکنولوژیکی، برای انجام یک توطئه قدیمی و حساب و نتیجه پس داده زمینهی مساعدی را فراهم میکند.
رقابت بین آمریکا و چین که در سالهای اخیر به یک جنگ تجاری تمامعیار تبدیلشده بود بر کسی پوشیده نیست. هرچند برخی اتهامات اولیه درباره نقش احتمالی آمریکا در استفاده از ویروس کرونا بهعنوان یک سلاح بیولوژیک به اثبات نرسیده اما این موضوع را نمیتوان رد کرد که شرایط کنونی چین برگ برنده خوبی برای آمریکا به شمار میرود و برخی مقامات آمریکایی بهصراحت خشنودی خود را از این وضعیت اعلام کردهاند.
«ویلبر راس» وزیر بازرگانی آمریکا در پاسخ به سؤالی درباره تأثیر احتمالی ویروس کرونا بر اقتصاد جهانی گفت که شیوع ویروس کرونا در چین «بازگشت اشتغال به آمریکای شمالی را تسریع خواهد کرد.» وی در گفتوگو با «فاکس نتورک بیزنس» افزود حقیقت این است که این ویروس باعث میشود تا تجار درباره زنجیره تأمین خود تجدیدنظر کنند. راس در پاسخ به این سؤال که تعطیلی موقت کسبوکارها و تعلیق پروازها چه تأثیری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت، گفت در پی عملیاتهای مراقبتی و پزشکی در چین، شرکتها نیاز دارند به دنبال جای دیگری باشند.
جنگ اقتصادی آمریکا علیه چین، وضع تعرفههای سنگین برای اجناس و کالاهای چینی از سوی آمریکا، تحریم اقتصادی چین، تحریم کالاهای چینی از سوی واشنگتن و دیگر اقداماتی که در دوران ترامپ شکلگرفته باهدف تضعیف جایگاه چین آغازشده است.
آمریکا که تا پیشازاین خود را تنها کشور بلامنازع دنیا میدید، با بروز توانمندیهای دیگر کشورها همچون چین، احساس خطر کرده است چراکه جایگاه ابرقدرتی خود را درخطر میبیند.
رشد و پیشرفت کشورهایی که ازنظر سیاسی همراه آمریکا نیستند، برای آمریکا خوشایند نیست، آمریکا برای مقابله با چنین کشورهایی دست به هرگونه نیرنگ و دسیسه میزند.
بخش بزرگی از اقدامات نظام سلطه برای سیطره برجهان از راه مسائل پزشکی پیگیری میشود.
از یکسو تولید داروهای ویژه را در اختیار میگیرد و هر زمان که بخواهد بر کشوری نیازمند فشار وارد کند، از فروش این داروهای ویژه که نیازمند بیماران بسیاری در جهان است، ممانعت میکند.
تحریم دارویی یکی از ابزارهای فشار آمریکا بر دیگر کشورهای دنیا است، ایران نیز در فهرست تحریمهای دارویی آمریکا قرار دارد.
تولید ویروسهای خطرناک در هر آزمایشگاه بیولوژیکی میسر است، سرمایهگذاری آمریکا برای سلاحهای میکروبی و بیولوژیکی ساختار جنگهای آینده را که از سوی واشنگتن برنامهریزی میشود، ترسیم میکند.
با توجه به شرایطی که اکنون بر مناسبات جهانی حاکم است میتوان عنوان کرد بهاحتمال فراوان شیوع ویروس کرونا میتواند از دل یک پروژه بیوتروریستی شکلگرفته باشد. اما به همان اندازه که میتوان برای این مسئله اهمیت قائل شد که آیا ویروس کرونا زادهی بیوتروریسم است یا خیر، باید به بازیگران و عوامل پشت پرده این مسئله نیز نگاه کرد و نمیتوان بهسادگی از آن گذشت. چون اگر از این منظر به مسئله نگاه شود، میتوان به این سؤال پاسخ داد که اساساً کرونا زادهی جهش دستکاریشده عمدی و یک اقدام بیوتروریستی بوده است یا نه؟ پیرو این نکات و در سایه تحولاتی که اکنون در مناسبات جهانی پیگیری میشود تنها کشوری که متهم اصلی این پرونده است یقیناً ایالاتمتحده آمریکاست.
اگر مواضع چند روز قبل ویلبر راس، وزیر بازرگانی آمریکا پیرامون تأثیر مثبت تداوم شیوع ویروس کرونا با فاکس بیزینس را مدنظر قرار دهیم، میبینیم که سخنان وی در خصوص اینکه ویروس کرونا برای اقتصاد آمریکا مفید است و میتواند سرمایهگذاران آمریکایی را در چین به ایالاتمتحده بازمیگرداند، بیراهه نیست. خصوصاً که طبق آمارهای منتشرشده در خود چین ویروس کرونا تا به امروز برای بورس این کشور رقمی نزدیک به ۴۰۰میلیارد دلار هزینه ایجاد کرده است. ضمن آنکه بورس چین نزدیک به ده روز است که تعطیلشده و همین مسئله یقیناً میزان صدمات و خسارات مالی و تجاری بیشتری به اقتصاد چین خواهد زد و میتواند بر تراز رشد تجاری و اقتصادی این کشور طی امسال یعنی سال ۲۰۲۰ اثرگذار باشد. بهگونهای که رسانههای چینی معتقدند این ویروس تا به اکنون حدود دو درصد رشد اقتصادی چین را کاهش داده و نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار از اقتصاد چین را از بین برده و موجب خروج همین میزان ارز از این کشور شده است.
بنابراین تا این جای کار علاوه بر نکاتی که یاد کردیم، به دو نکته دیگر هم رسیدیم:
۱- رقابت اقتصادی آمریکا و چین، با اعمال تعرفهها از سوی ترامپ و سپس بازگشت او از این موضوع به دلیل دست برتر چین تبدیل به نبرد اقتصادی شده است که هر یک از طرفین تلاش دارند برگ برندهای داشته باشند.
۲- مسئولان آمریکایی در این خصوص (انتشار کرونا) اظهار شادمانی کرده و آن را موجب بهره بردن اقتصاد آمریکا و بازگشت اشتغال به آمریکا میدانند.
در این شرایط که هرروز شاهد داغتر شدن تنور انتخابات در آمریکا هستیم طبیعی است که دونالد ترامپ از هیچ اقدامی برای پیروزی در انتخابات پیش رو دریغ نکند و بخواهد با یک اقدام بیوتروریستی کشور چین را بهعنوان مهمترین و جدیترین رقیب تجاری و اقتصادی خود از پای درآورد تا در انتخابات پیش رو از آن بهعنوان یک برگ برنده استفاده کند.
از سوی دیگر پروفسور «ماتیاس چانگ» مشاور نخستوزیر سابق مالزی ویروس آزمایشگاهی کرونا را حربه جنگ بیولوژیک آمریکا ضد چین توصیف کرد.
وی با اشاره به حضور ۳۰۰ نیروی آمریکا برای شرکت در برنامهای نظامی در شهر «ووهان» چین در ماه اکتبر ۲۰۱۹ (آبان امسال) گفت: درست دو هفته بعدازاین رویداد، نخستین مورد آلودگی به ویروس «کرونا» در ماه نوامبر ۲۰۱۹ (آذر امسال) از این شهر گزارش شد.
پروفسور چانگ بابیان اینکه این زمان دوهفتهای بر اساس یافتههای علمی همان دوره پنهانی این ویروس است، افزود: پس از دو ماه از شهر «ووهان» – درگاه مواصلاتی چین با شصت خط پرواز فعال خارجی، یکصد خط پرواز داخلی و بزرگترین شبکه وسیع قطار سریعالسیر به همه نقاط این کشور – و دقیقاً در آستانه سال نو چینی، همهگیری این ویروس خطرناک خبرساز شد.
این فعال سیاسی اضافه کرد: شیوع «کرونا» با شورش طرفداران دمکراسی موردحمایت آمریکا در هُنگکُنگ و افزایش جنگ تجاری واشنگتن – پکن، همزمان شد و درست بعد از کمرنگ شدن خسارتهای اقتصادی ناشی از بیماریهای خوکی و آنفولانزای پرندگان، اکنون به شکل تازهای در قالب ویروس «کرونا» گریبانگیر چین شده است.
پروفسور«ماتیاس چانگ» با اشاره به ابراز خوشحالی اخیر شبکه خبری سیانان از پخش گزارشی با مضمون «اقتصاد چین بهواسطه جنگ تجاری با آمریکا در حال سقوط است» گفت: شیوع و گسترش این ویروس، درست آن چیزی بود که آمریکا برای بهکارگیری ضد چین به آن احتیاج داشت.
این در حالی است که رژیم ایالاتمتحده در استفاده از بیوتروریسم نظیر ابتلا هدفمند و عامدانه هزاران نفر در سال ۱۹۴۰ به «سفلیس و سوزاک» در گواتمالا، شیوع «تب دنگی» و ابتلا هزاران نفر در کوبا و ساخت ویروس همهگیر «ابولا» در سال ۲۰۱۴ در سیرالئون، سابقهای طولانی دارد.
همچنین بر اساس اظهارات یوری بابیلوف کارشناس شورای امور خارجه روسیه در مقاله خود با استناد به گزارشی از سوی سازمان سیای آمریکا با این دیدگاه موافقت کرده و یادآور شده است: «نوع جدید کروناویروس بهطور عمدی توسط آمریکاییها در شهر ووهان چین تولید شد. آنها در جستوجوی مکانی بودند که سیستم امنیتی آن سقوط کند. ووهان در مرکز چین واقعشده است و از این لحاظ یک مرکز بزرگ لجستیکی به شمار میرود، بعلاوه، انستیتوی ویروسشناسی و بزرگترین بازار فروش حیوانات وحشی نیز در این شهر وجود دارد. در این شهر کنسولگری آمریکایی نیز قرار دارد که در آن تحت پوشش کارکنان اداری عملیات و آزمایشات مخفی انجام میگیرد.»
درعینحال، بابیلوف یادآور شد که نمایندگان شرکتهای داروسازی خصوصی آمریکا نیز میتوانند ویروس کرونا را ایجاد کرده باشند. یکی دیگر از عواملی که نشان میدهد که این ویروس خطرناک بهطور خاص ایجادشده است، زمان ظهور آن است. شیوع این بیماری درست در سال نوی چینی رخ داد، زمانی که صدها میلیون چینی در سراسر این کشور و دیگر کشورها، در حال گذراندن تعطیلات و تماس نزدیک با سایر ملل جهان بودند.
دکتر اریک فیگل «محقق و پژوهشگر دانشگاه هاروارد» بدون اشاره به اینکه نمیخواهد چیزی تحت عنوان توطئه را مطرح کند میگوید: «ویروس کرونا یک ویروس آزمایشگاهی است.»
بهراستی ابعاد این ماجرا به حدی گسترده است که میتوان از ایجاد کانون خبری جدید توسط دولت آمریکا برای انحراف افکار عمومی از طرح موسوم به معامله قرن به سمت کرونا صحبت به میان آورد و آن را تجزیهوتحلیل نمود.
بههرحال تا روشن شدن زوایای پنهان و نیمهپنهان آن باید به تحلیلهای ژورنـالـی و مـصـاحبـههـا بپـردازیـم.
با تمام این تفاسیر در این مطلب به چهار نکته کلیدی دستیافتیم:
۱- ویروس کرونا، یک ویروس مهندسیشده جهت انتشار، آسانی تولید و انتشار، نرخ نسبتاً شناور مرگومیر یا ناتوانی، ایجاد اثرات شدید بر سلامت است
۲- بیوتروریسم سابقه و تجربه آزموده شدن را نیز بهراحتی دارد و کشورهای متخاصم علیه یکدیگر در فواصل زمانی و موقعیتی استفاده میکردهاند.
۳- رقابت اقتصادی آمریکا و چین، با اعمال تعرفهها از سوی ترامپ و سپس بازگشت او از این موضوع به دلیل دست برتر چین تبدیل به نبرد اقتصادی شده است که هر یک از طرفین تلاش دارند برگ برندهای داشته باشند.
۴- مسئولان آمریکایی در این خصوص (انتشار کرونا) اظهار شادمانی کرده و آن را موجب بهره بردن اقتصاد آمریکا و بازگشت اشتغال به آمریکا میدانند.
از هر سو که به تأمل در ابواب مختلف موضوع و همچنین سابقه کثیف آمریکا درراه انداختن چنین موضوعاتی به سود خود علیرغم اینکه سلامت جامعه جهانی را تهدید میکند و باعث مرگومیر انسانهای بیگناه میشود میپردازیم متهمی جز ایالاتمتحده آمریکا که ضمناً سابقهدار نیز هست نمییابیم. به نظر میرسد آمریکا با تولید و انتشار کرونا چند هدف اصلی و چند هدف فرعی را باهم دنبال میکرده است.
لطمات شدید به اقتصاد رقیبش یعنی چین، نمایش تضعیف ساختار ایمنی بهداشتی کشورها (که در بطن خود رفتاری استکباری دارد)، انتشار سراسری و بهمنوار این ویروس به دیگر نقاط جهان، ایزوله کردن توجهات به سمت معامله قرن و… چند مورد از اهداف آمریکا در به راه انداختن این جریان شوم است.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفادهشده است:
خبرگزاری تسنیم
خبرگزاری فارس
خبرگزاری مشرق
مطلبی با عنوان « تاریخچه و مبانی بیوتروریسم»
سایت ویکیپدیا
- نویسنده : حسین صحرایی
ارش فاطمی
تاریخ : ۲۴ - اسفند - ۱۳۹۸
عالی بود