به قلم دکتر رضا کریمی‌ - مدرس دانشگاه

«یک حقیقتی وجود دارد که آن را نبایستی نادیده گرفت و آن، این است که رسیدن به آرمانها(ی انقلاب) با این عظمتی که این آرمانها دارد، پیچیدگی‌های زیادی دارد؛ آن روز ما به این پیچیدگی‌ها توجّه نداشتیم؛ و مسائل را خیلی با نگاهِ اوّلی نگاه میکردیم؛ در واقع بسیاری از مسائل آسان‌گیری میشد. شور انقلابی موجب بود که کار انجام بگیرد منتها با یک نگاه ابتدائی، با یک نگاه ساده و بدون در نظر گرفتن پیچیدگی‌ها و دشواری‌ها و گردنه‌های سرِ راه… لذا شما می‌بینید که ما در خلال این سالها گاهی کارهای خوبی را شروع کرده‌ایم که نیمه‌کاره مانده و به نتیجه نرسیده؛ این به خاطر همین است که یک #ساده‌نگری‌هایی در مشاهده‌ی مسائل وجود دارد که بایستی اینها را با نگاه دقیق تصحیح کرد و به جهت درست رساند»(دیدار با دانشجویان، ۲۱اردیبهشت۱۴۰۰).

«بعضی از تشکّلها در دهه‌ی ۶۰، نوک پیکان انقلاب محسوب بودند؛ به قول شما جوانها آخرِ انقلابی‌گری بودند؛ یعنی واقعاً مثلاً با ماها که سابقه‌ی انقلابی بیشتری از آنها داشتیم وقتی برخورد میکردند، طلبکارانه برخورد میکردند. البتّه بعضی از آنها؛ بعضی رفتند جهاد کردند، شهید شدند، کارهای بزرگی انجام دادند، در همان خطّ صحیح و انقلابی واقعاً‌ پافشاری کردند و ماندند؛ بعضی هم ۱۸۰ درجه تغییر مسیر دادند؛ این به خاطر این بود که آن فکر در ذهنشان عمیق نبود، آن ایمان از مرحله‌ی شعار خیلی بالاتر نرفته بود. وقتی ایمان #فقط_شعاری شد و عمق فکری نداشت» (دیدار با دانشجویان، ۲۱ردیبهشت۱۴۰۰).

این سخنان لابلای مطالب روز و جملات پرتیتر دیگر در این دیدار نباید پوشیده بماند. با پذیرش این دغدغه، این که رهبر انقلاب گفتند «با شعار نمی توان قضیه را تمام کرد» باید عمیق تر درک و تفسیر شود.

در ابتدای انقلاب شورانقلابی موجب ساده انگاری شد و هنوز هم باید این شور با تفکر و اندیشه عمیق به اعتدال برسد. درک پیچیدگی ها موجب می شود که حل مسائل را صرفاً به مسائل روبنایی مثل توطئه های پشت پرده یا جابجایی مسئولیتها منحصر نکنیم و اهل #پرسش باشیم. خنثی سازی حقیقی توطئه ها و شایسته سالاری واقعی زمانی است که حل پیچیدگی ها دغدغه و اندیشه مسئولین و مردم باشد.
به عنوان کسی که در فعالیتهای فرهنگی درگیر چالشهای اثربخشی بوده ام پیچیدگی ها را کاملاً حس کرده ام. علاوه بر مشکلات فرهنگی، بحران خصوصی سازی، خلأهای رسانه ای، دردسرهای سربازی و بسیاری مسائل دیگر به دلیل ساده انگاری ها و برخوردهای صفروصدی، حل نشده باقی مانده اند.
علت پیچیدگی مسائل این است که ما نمی خواهیم مقلد دیگران باشیم چون اولاً هر سرزمینی مسائل بومی خودش را دارد و ثانیاً ملاک های پیشرفت در بسیاری کشورهای پیشرفته به راحتی قابل قبول نیست.
اگر به نگرش توحیدی توجه کنیم باید گفت پیچیدگی واقعی این است که انسان مختار مطلق نیست و برای پیشبرد امور خود باید از خدا کمک بخواهد. از این جهت، ساده انگاری یعنی همه چیز را در اختیار خود بدانیم. از سوره یوسف (که به نظرم از یک لحاظ، سوره تدبیر و برنامه ریزی است) می فهمیم که مدد گرفتن از صبر و تضرع و انتظار در مسیر تدبیرهای انسان ناگزیر است و اصولاً تدبیر در سایه تقدیر موفق می شود و چه بسیار تدبیرها که در تقدیر شکسته شدند. با این نگرش ساده نگرفتن پیچیدگی ها به توحیدمحوری ترجمه می شود.
از این جهت مسئله الگوی اسلامی پیشرفت (یعنی تولید فکر و اندیشه در راستای حل پیچیدگی های مسائل کشور و مطابق با حقیقت اسلام) بسیار مهم می‌شود. داوطلبان ریاست جمهوری و شورای شهر و مجلس همیشه باید نسبت به الگوی پیشرفت و برای حل این پیچیدگی ها برنامه و عزم جدی داشته باشند و انتخاب کنندگان هم باید بر این اساس انتخاب کنند.