یادداشت
به قلم دکتر رضا کریمی
برنامه تلویزیونی حسینیه معلی یکبار دیگر اندیشهورزان جوان انقلاب اسلامی را درگیر موضوع #تصرف_در_تکنیک کرده است. اندیشهای که امثال آوینی و مددپور آن را برابر غربزدگی در هنر و رسانه و دیگر مظاهر مدرنیته مطرح کردند. اکنون عدهای معتقدند مانند روایت فتح و فیلم مهاجر این برنامه حادثه ای از جنس خود انقلاب اسلامی است چون نمونه اعلایی از سیطره انسان انقلاب اسلامی بر اقتضائات برنامههای نمایشمحور متداول است. آنها معتقدند نباید به اسم عمقاندیشی در برابر در میدان بودن و خلاقیتهای مؤمنانه ایستاد و نباید فقط به فکر تأسیس جامعهای نو بوده و به فکر چالشهای موجود نباشیم.
برخی این برنامه را عصرجدیدی دیگر دانسته و برخی میگویند اخیرا شبیه حسینیه معلا در شبکههای ماهوارهای از عراق پخش شده است.
اما مشکل اصلی این است که گفتهاند نیازمند «مشاهدهی دقیق و موشکافانه» هستیم ولی پیش از ادعا موشکافی نمیبینیم. منتقدان میگویند باید ملاک و معیار این ادعاها روشن شود.
نظر من این است که قرآن گرچه ملاک خروج از استضعاف را اجتماع صالحان میداند ولی در همان شرایط تفرقه اعمال صالح مؤمنان را بی اثر نمیداند. پس ضمن نظر به امت واحدهی فردا میتوان در بنبستنماند وهمه چیز را به فردا نسپرد. ولی مسئله این است که از کلیگویی خارج شویم و قبل از هر ادعایی بپرسیم در عصر عسرت و حیرت عمل صالح در هنر و رسانه و اقتصاد و… چیست؟ رجوع به قرآن بر اساس کتبی همچون آینه جادو پیشنهاد اول من است.
در مورد حسینیه معلی معتقدم همانطور که کشتی امام حسین ع اوسع و اسرع است، اشک بر ایشان از فراگیرترین مظاهر دینی است که عوام و خواص را درگیر میکند و ساخت برنامه دینی بر اساس آن راحتتر و سریعتر محقق میشود. فقط این را باید دانست که هر کسی از رحمت واسعه به اندازه ظرف خود برداشت میکند پس واسعه بودن لزوماً نشانه عمیق بودن همه مخاطبین نیست و نمیتوان حادثه را بزرگتر از آنچه هست نشان داد.
https://karbalaiyan.ir/?p=3675