30 اردیبهشت ماه روز ملی جمعیت است. روزی که دوباره باید یادآوری کنیم ایران با سرعتی عجیب به سمت پیری پیش می‌رود و باید جلوی این سقوط سهمگین را گرفت. نسل آینده در خطر جدی کاهش جمعیت قرار دارد و ایرانِ جوان را به خطر انداخته است. حانم دکتر موحدینی درباره این خطر جدی که بیخ گوش ماست، هشدارهای جدی داده است.

کربلائیان: دکتر موحدینی/

مبحث جمعیت یک مبحث کاملاً علمی و تخصصی است. در تمام کشورهای امریکایی و اروپایی این مباحث متولی‌های متخصص دارند. سالانه سازمان سیا و مجلس سنای امریکا در خصوص افزایش جمعیت در کشورهای خودشان و کاهش جمعیت در کشورهای مسلمان علی‌الخصوص ایران، بودجه میلیاردی صرف می‌کنند. این بودجه‌ها صرف تهدید نسل در ایران می‌شود. اینکه چه کنیم جمعیت مسلمان شیعه ایران کم شود؟! در حالی که در کشور ما این بحث‌ها، فقط یک سری بحث‌های جسته گریخته است. در کشور ما مدیران چه در سطح بالا و میانی، چه در سطح پایین نمی‌خواهند به این مسائل بپردازند.
تقریباً می‌توانم بگویم تنها هشداری که در زمینه جمعیت در کشور ما داده می‌شود، هشدارهای مقام معظم رهبری است. ایشان فقط در این‌باره صحبت کردند و فرمودند یکی از خطراتی که وقتی انسان به عمق آن فکر می‌کند، تن او می‌لرزد، مسئله جمعیت است. حضرت آقا هیچ‌گاه، در مقابل هیچ بحرانی از عبارت تن او می‌لرزد، استفاده نکرده است؛ اما در مورد مسئله کاهش جمعیت ایران این عبارت را به کار بردند. همچنین در جای دیگر می‌فرمایند که این مسئله، ایران و اسلام را تهدید می‌کند. مسئله جمعیت را جدی بگیرید، جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا می‌کند، جایی می‌رسد که دیگر قابل علاج نیست. مسئله جمعیت از آن دسته مسائلی نیست که بگوییم ده سال آینده راجع به آن فکر می‌کنیم؛ اگر چند سال بگذرد و نسل‌ها پیر شوند دیگر این مسئله قابل علاج نیست.
این موضوع کاملاً تخصصی، کارشناسی و علمی است. حضرت آقا در چند سال اخیر بیش از چهل بار بابت مسئله جمعیت تذکر دادند ولی هیچ نهاد تخصصی مسئله جمعیت را در دست نگرفته است.
پروژه فروپاشی
در حدود سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ به قبل در امریکا خانواده‌ها پرجمعیت بودند. همه خانم‌ها آرزو داشتند تا ۲۴ سالگی ازدواج کنند و حداقل چهار فرزند داشته باشند. محور جوامع غربی هم خانواده بود؛ اما بعد از آن به دلیل انقلاب صنعتی و انقلاب جنسی، زن‌ها از خانه‌ها بیرون آمدند و به عنوان کارگرهای ارزان‌قیمت وارد بازار کار شدند و بنیان خانواده در غرب فروریخت. این موضوع کاملاً به نفع نظام سرمایه‌داری بود؛ زیرا نیروهای کارگر ارزان‌قیمت بودند؛ اما چند سال بعد متوجه رکود اقتصادی وحشتناکی در امریکا شدند. چرا؟! یکی از اقتصاددانان امریکا می‌گوید جمعیت شکلی از سرمایه است.
جمعیت، سرمایه اقتصادی، امنیتی، دفاعی، سیاسی و فرهنگی هر کشور است. بنابراین همه سیاست‌مداران امریکایی به این فکر افتادند که بحث جمعیت را در کشورهای غربی رفع و رجوع کنند؛ چرا که خانواده در کشورهای غربی فروپاشیده بود. جمعیت به شدت کاهش پیدا کرده بود و سمت پیری می‌رفت؛ اما در مقابل جوامع مسلمان شرقی، جوامع جوان، پرجمعیت و پویا بودند و می‌رفتند که ابرقدرتی غرب را تهدید کنند. بعد از چند سال فقط به واسطه جمعیت، قرار بود شرق فائق بر غرب بشود. این‌ها سخنان سیاست‌مدارن و کارشناسان غربی هست.
بنابراین دو راه پیش رو داشتند راه اول این بود که غرب را به خانواده‌محوری و افزایش جمعیت برگردانند که نمی‌شد. زیرا جامعه‌ای که لذت آزادی‌های نامشروع را چشیده دیگر به سمت خانواده برنمی‌گردد. راه دوم‌شان این بود که همان آتشی که به دامن خودشان افتاده، به دامن جوامع مسلمان بیاندازند. اینها کارشان را با عنوان فروپاشی خانواده شروع کردند.
سرعت عجیب و باورنکردنی!
سابقه پروژه‌های کنترل جمعیت در ایران مربوط به قبل از انقلاب است. همان زمان که اصلاً انقلابی وجود نداشت، مهدویتی وجود نداشت، قرار نبود انقلابی به بلوغ برسد، همان زمان فقط به واسطه اینکه جامعه ما یک جامعه جهان سوم، شرقی و مسلمان بود، باید کنترل جمعیت می‌شد. از آن زمان شروع شد ولی چون با سبک زندگی و عقاید دینی ما مغایرت داشت، موفق نشدند.
بعد از انقلاب هم حضرت امام(ره) قاطعانه فرمودند ما باید به جمعیت ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیونی برسیم. وزیر دولت بازرگان به شدت پیگیر پروژه‌های کنترل جمعیت بود. از هر فرصتی استفاده ‌کردند تا سرشماری سال ۱۳۶۵ رسید و این‌ها کلیدواژه انفجار جمعیت را به دست گرفتند تا پروژه‌های مربوط به جمعیت را کنترل کنند.
در سال ۱۳۶۸ در برنامه اول توسعه مقرر کردند ما نرخ باوری‌مان چهار تا شش است. باید در طی بیست و دو سال به چهار برسیم. در آن زمان به طور متوسط خانم‌ها چهار تا شش فرزند داشتند که گفتند این تعداد زیاد است، چهار فرزند خوب است. شدت پیگیری‌ها به حدی بود که ما به هدفی که برای بیست و دو سال آن زمان در نظر گرفتیم، سه ساله رسیدیم! شما در جمهوری اسلامی کدام برنامه را سراغ دارید که بیست سال زمان برایش در نظر گرفته بشود؛ ولی سه ساله به آن برسند؟! هرگز هیچ پروژه‌ای در کشورمان از اول انقلاب تا به امروز این قدر شدت عمل نداشتیم و البته این به واسطه اقدامات وزارت بهداشت بود.
ممکن است بعضی‌ها بگویند در این سال‌ها سبک زندگی و فرهنگ نیز عوض شده است. در حالی که هیچ جای دنیا در عرض سه سال سبک زندگی تغییر نمی‌کند. همه این‌ها اقدامات وزارت بهداشت بود که آن زمان خیرخواهانه به نظر خودش وارد عمل شد و در عرض سه سال در سال ۱۳۷۱ ما نرخ باروری‌مان را به چهاررساندیم و به جایی رسیدیم که تمام جهان از این کاهش جمعیت متعجب شد!
در طول تاریخ و در تمام دنیا هیچ کشوری موفق نشده بود در عرض سه سال نرخ باروری در کشورش را ۷۰ درصد کاهش بدهد؛ اما ایران انجام داد و تقدیرنامه بین‌المللی گرفت. این دقیقاً همان چیزی بود که غرب می‌خواست.
از پفک تا نمک
آیا زمانی که نرخ باروری را به چهار رساندیم، بحث کنترل جمعیت متوقف شد؟! خیر. سال ۱۳۷۳ در کنفرانس بین‌المللی قاهره، وزارت بهداشت ما متعهد شد که ما نرخ باروری را به صفر می‌رسانیم و خانواده‌ها را دو فرزندی می‌کنیم. آیا به همین هم اکتفا کردند؟ خیر. آن قدر سبک زندگی‌ها تغییر پیدا کرد تا  نهایتاً نرخ باروری‌مان الان حدود یک الی دو هست.
اگر بخواهیم جامعه همین جمعیتی که دارد ثابت بماند حداقل دو فرزند باید بیاورند تا خودشان را جایگزین در جامعه کنند. این را هم باید در نظر داشته باشیم که خیلی از خانواده‌ها ناباروری دارند،‌ خیلی از فرزندان به سن ازدواج نمی‌رسند. خیلی از زندگی‌ها با طلاق روبه‌رو می‌شود؛ بنابراین نرخ جایگزینی دو نیست. خانواده‌ها باید دو و نیم فرزند به طور میانگین که می‌شود سه تا را داشته باشند. یعنی حداقل و کف فرزند‌آوری در جامعه ما باید سه فرزند باشد.
شما مشاهده می‌کنید در مذهبی‌ترین جاهایی که ما می‌رویم خانواده‌ها دو فرزندی هستند. یعنی این تبلیغات دو تا بچه کافی است، متأسفانه چنان روی جلد پفک، نمک، قبض آب، قبض برق، در و دیوار شهر نقش بست که در تمام این سی سال در ذهن خانواده‌های ایرانی نهادینه شد. این خانواده، خانواده تراز انقلاب و تراز شیعه نیست.
خیابان پیرمردها
آیا اتفاقی که افتاده خطری برای ما ایجاد کرده یا خیر؟! یک بار ما سال ۷۱ شگفتی در جهان آفریدیم، یک بار امسال. می‌دانید چرا؟! سال ۹۵ نسبت به سال ۹۴ پنجاه هزار کاهش ولادت داشتیم. در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ باز پنجاه هزار کاهش ولادت داشتیم. در حالی که الان دهه شصتی‌های ما در سن زاد و ولد هستند؛ اما با آن توده جمعیتی دهه شصت ما امسال برای سومین سال متوالی رشد جمعیت‌مان منفی شده است. سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶، ۱۲۸ هزار کاهش ولادت داریم. این اتفاقی است که در هیچ جای دنیا نیفتاده است. در سه ماهه اول سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷، سیزده درصد کاهش ولادت داشتیم و این یک فاجعه جمعیتی است.
سازمان ملل متحد اعلام کرده سال ۱۴۸۰ جمعیت ایران ۳۰ میلیون نفر خواهد بود. ما الان ۸۳ میلیون نفر هستیم. نکته غم‌انگیزتر این است که از این ۳۰ میلیون نفر ۴۷ درصد آن‌ها بالای ۶۵ سال سن دارند. یعنی شما در خیابان راه می‌روید از هر دو نفر، یک نفر بالای ۶۵ سال است. این جامعه به درد انقلاب مهدوی، عزاداری ابا عبدالله(ع) و ادامه دادن راه خون شهدا نمی‌خورد.
ایران یکی از سه کشوری است که دارد با بیشترین سرعت به سمت پیری جمعیت پیش می‌رود. یعنی در دنیا، در پیر شدن جمعیت، فقط دو کشور هستند که وضع‌شان از ما بدتر است و ما سومین کشوری هستیم که با سرعت داریم به این سمت پیش می‌رویم.
سقوط روزانه ۵ هواپیما!
در سال ۲۰۳۰ کشور ایران پیرترین و کم‌جمعیت‌ترین کشور منطقه خواهد بود. یعنی بین کشورهای مسلمان منطقه، بدترین وضعیت را خواهیم داشت. کشور عربستان سیزده رتبه و رژیم اشغالگر قدس پانزده رتبه وضعیت جمعیتی‌شان از ما بهتر است. وضعیت نرخ باروری در اکثر شهرهای کشور ما از امریکا، فرانسه، انگلیس، سوئد و اسرائیل بدتر است یعنی بُعد خانوار در ایران از تمام این کشورها کوچک‌تر است. بُعد خانوار حداقل در خانواده‌ امریکایی پنج است؛ یعنی هر خانواده حداقل سه فرزند دارد. در حالی که تک‌فرزندی بیشترین شیوع را در خانواده‌های ایرانی دارد.
نکته قابل توجه دیگر که فاجعه جمعیتی ما را هر روز بدتر می‌کند. در هشت سال دفاع مقدس ما ۲۵۰ هزار شهید داشتیم. سالانه ۵۰۰ هزار سقط جنین غیرقانونی در کشور داریم که ۹۷ درصد آن‌ها مشروع و در چهارچوب خانواده هستند. وزارت بهداشت دو سال قبل این تعداد را ۳۵۰ هزار اعلام کرده است؛ اما امسال اعتراف کرد که این آمار به ۶۰۰ هزار رسیده است. اگر طبق آمار قبل برویم روزانه هزار جنین در ایران کشته می‌شود. یعنی روزانه معادل سقوط سه الی پنج هواپیما و در واقع بیست برابر کشته‌های تصادف‌های جاده است.
سپاه حسینی
بحران جمعیت اصلاً مختص ایران نیست. تمام کشورهای دنیا با بحث کاهش جمعیت روبه‌رو شدند؛ اما چهار تا فرق با ایران دارند. اول اینکه سرعت پیری جمعیت در ایران از همه بیشتر است. دوم اینکه همه آن کشورها اول به توسعه یافتگی رسیدند، بعد دچار کاهش جمعیت و پیری جمعیت شدند به عبارتی آنها  زیرساخت‌های پیری جمعیت را دارند و ما نداریم. سوم اینکه موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک ایران را هیچ کشوری در دنیا ندارد. چهارم اینکه همه کشورهای دنیا، به جز کشور ما سیاست‌های جمعیتی اتخاذ کرده‌اند. در کشور ما فقط یک سیاست‌های ابلاغی جمعیت از طرف مقام معظم رهبری صادر شده و در تمام نهادها دارد خاک می‌خورد.
نکته مهم این است که سیاست‌های کشورهای غربی برای فرزندآوری عموماً سیاست‌های مالی و اقتصادی است؛ اما نکته این است که این سیاست‌ها و مشوق‌های مالی نتوانسته نرخ باروری را در کشورهای غربی بالا ببرد، مگر در روسیه و فرانسه و این نشان می‌دهد قضیه، فرهنگی است. این قضیه می‌تواند در کشور ایران موفق‌تر از تمام کشورهای دنیا باشد. زیرا ما یک نرم‌افزاری داریم به نام اعتقادات مذهبی که می‌توانیم از این طریق مردم را در میدان جهاد بیاوریم. نقطه بلوغ این اعتقادات مذهبی، محرم  و صفر است و مکان تجلی این اعتقادات هیئات هستند.
ما تمام عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که هیئت‌ها خط مقدم جهاد فکری و فرهنگی فرزندآوری هستند. یعنی آنجایی می‌تواند نقطه عطف تاریخ تشیع باشد که شما پای علم حضرت اباعبدالله(ع) مردم را تشویق به فرزندآوری کنید. بگویید امام حسین(ع) که برایش روضه می‌خوانید نیاز به لشکر دارد، حداقل کار این است که برایش یک سپاه جور کنید. در حالی که ما این سپاه را در چند سال آینده نخواهیم داشت.
رابطه هیات و جمعیت
فرصت ما فرصت پنج الی ده ساله است چرا که پیک جمعیتی ما دهه شصتی‌ها هستند و آن‌ها طی پنج سال آینده از سن باروری خارج می‌شوند. بنابراین فقط می‌توانم بگویم برای نجات شیعه، پنج الی ده سال نهایتاً فرصت داریم و باید این فرصت طلایی را قدر بدانیم.
یکی از راه‌کارهای افزایش جمعیت این است که بیاییم خانواده‌ها را اغنا کنیم که فرزندآوری داشته باشند. اغنا کردن خانواده‌ها سخت است؛ اما اگر بتوانیم فقط بیست درصد خانواده‌ها را راضی کنیم که جنین خود، فرزندی که خدا به آن‌ها داده را نگه دارند تقریباً می‌توانیم بگوییم که یک مقداری از این بحران می‌توانیم بیرون بیاییم.
شاید بگویید که ما مسئولین هیئت‌ها هستیم، مخاطبین هیئت‌ها افراد مذهبی هستند. اتفاقاً نکته غم‌انگیز این است که بخش قابل توجهی از خانواده‌هایی که دست به سقط جنین می‌زنند، خانواده‌های مذهبی هستند. کسانی که اصلاً از احکام و مسائل اخلاقی سقط اطلاع ندارند.
به عنوان راهکار یک سری طرح‌های عملیاتی هست. یکی از این راهکارها این است که مداح و سخنران اغنای فکری شوند. خانم‌هایی که جلسات خانگی برگزار می‌کنند باید اغنای فکری بشوند. مورد بعدی تکریم مادری است. آن چیزی که باعث تغییر سبک زندگی ما شده و فرزندآوری را کم کرده، این است که جایگاه مادری به شدت کم انگاشته می‌شود. یک زن زمانی که در خانه است و مادری می‌کند، حس هدر رفتگی دارد و این حس از طرف همسر، دوستان، جامعه و حتی والدین خودش به او القا می‌شود. بنابراین اگر ما بتوانیم از طریق هیئت‌ها این شأن مادری را تکریم کنیم، به آن جایگاه حقیقی که در اسلام دارد برگردانیم، می‌توانیم به مسئله کاهش جمعیت کمک کنیم. بحث بعدی مهیا کردن فضا و امکانات فیزیکی برای مادران و کودکان در هیئت‌ها است. هیئت‌های ما هیئت‌های دوست‌دار کودک و مادر باشد.
بحث بعدی استفاده از ظرفیت مجالس برای پیگیری بحث‌های سقط جنین است. در این خصوص هم احکام فقهی و اخلاقی و عقوبت‌های دنیوی که سقط جنین دارد باید بیان شود. همان طور که می‌دانید سقط جنین از آن گنا‌هانی است عقوبت دنیایی دارد و در این دنیا گریبان والدین را می‌گیرد.
بحث بعدی استفاده از نمادهای خانواده‌های پرجمعیت در تبلیغ هیئات هست. ما باید چشم مردم را به دیدن خانواده‌های پرجمعیت عادت بدهیم. اسم این طرح را می‌گذاریم آبیاری قطره‌چکانی ذهن مردم یعنی ذهن مردم پوستر پنج فرزندی را همه جا ببیند. تا این انگ اجتماعی از فرزند زیاد در خانواده‌های ایرانی کنده شود. این می‌تواند اتفاقی باشد که در هیئت‌ها رقم می‌خورد. به عنوان مثال ورودی‌ همه هیئت‌ها یک پوستر باشد که یک خانواده سه فرزندی، چهار فرزندی و پنج فرزندی برای عزاداری آمده‌اند. این خودش نمادسازی است.
طرح مینو
نکته بعدی استفاده از فرصت‌هایی است که شخصیت‌های عاشورایی به ما می‌دهند. از شخصیت‌ها برای بازاریابی کار فرهنگی خودمان استفاده کنیم. حضرت علی‌اصغر(ع) می‌تواند نماد فرزند باشد. حضرت علی‌اکبر(ع) را داریم می‌تواند برای ازدواج استفاده شود. می‌توانیم یک کمپین ضدسقط به برکت وجود حضرت محسن(ع) راه بیندازیم. در تمام کشورهای اروپایی پویش‌های ضدسقط وجود دارد؛ اما در کشور ما حتی یک نفر حامی جنین‌های سقط شده در ایران نیست. نکته بعدی توجیه مخاطبین میان‌سال شرکت‌کننده در هیئت‌ها هستند. والدینی که عروس و داماد دارند، بیشتر از آن چیزی که می‌بینیم در مقابل ازدواج و فرزندآوری جوانان سنگ‌اندازی می‌کنند. به ویژه مادرها دخترهای‌شان را منع می‌کنند از اینکه فرزند زیاد بیاورند و برای خودشان دردسر درست کنند و از فعالیت‌های اجتماعی‌اشان بمانند.
نکته آخر و طرح سراسری که ما پیش‌بینی کردیم برای این مسئله، طرح «مینو» هست. مادران یاوران نسل ولایت. سالانه ما چند صد هزار شرکت‌کننده در مراسم شیرخوارگان حسینی داریم. مراسم شیرخوارگان حسینی ثبت ملی شده نه در ایران، بلکه در کشورهایی که جمعیت شیعه دارند از امریکا تا عراق دارد اجرا می‌شود. اگر بیاییم از فرصت مراسم شیرخوارگان که شرکت‌کنندگان، عمدتاً زنان جوان در سن باروری هستند استفاده کنیم که به استعانت حضرت رباب(ع) فرزندشان را نذر حضرت علی‌اصغر(ع) بکنند، ببینید چند صد هزار خانواده دارند در این همایش شرکت می‌کنند. ده درصد این‌ها هم به این عهد پایبند باشند ما می‌توانیم سالانه ده هزار افزایش تولد داشته باشیم. بخشی از کاهش جمعیت ما می‌تواند جبران شود. در این طرح، خانم‌ها متعهد می‌شوند که هر چند تا فرزندی که دارند، یکی دارند دومی را، دو تا دارند سومی را، پنج تا دارند ششمی را، نذر حضرت علی‌اصغر(ع) به دنیا بیاورند.
پاسخ به شبهات و ابهامات
نکته مهم این است که هیئت‌ها اولاً اولویت این مسئله را جدی بگیرند. چه از طرف زنان، چه از طرف مردان، بحث فرزندآوری بحث مغفولی است. به خصوص به علت مسائل اقتصادی، بحث فرزندآوری مورد اقبال نیست. یکی از مهم‌ترین کارهایی که هیئات باید انجام دهند این است که مباحث و شبهات اقتصادی را برای مردم رفع کنند. در حال حاضر چه طور می‌شود با این وضعیت اقتصادی چهار یا پنج فرزند آورد؟! در حالی که آمارهای جهانی نشان می‌دهد وضع اقتصادی خانواده‌های ایرانی نسبت به سی سال گذشته خیلی بهتر شده است. در مقابل مصرف‌گرایی، اسراف، گریبان‌گیر خانواده‌ها شده است.
دومین مسئله‌ای که انتظار می‌رود در هیئت‌ها رفع شبهه کنند، مسائل پزشکی و بهداشتی است. خیلی از شبهات دروغین پزشکی وجود دارد که مخصوصاً خانم‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یکی از این شبهات این است که خانم‌ها بالای ۳۵ سال نمی‌توانند باردار شوند. در حالی که در کشورهای غربی می‌گویند خانم‌ها از پانزده الی چهل و نه سالگی می‌توانند فرزند داشته باشند، فقط به مراقبت‌های بیشتری نیاز است.
در حال حاضر هفتاد درصد بارداری‌های بالای چهل سال در امریکا افزایش پیدا کرده است. نکته بعدی بارداری زیر بیست سال است. در کشور ما انگار اگر کسی زیر بیست سال باردار شود، به او ظلم شده است. در حالی که جدیدترین مقالات پزشکی نشان می‌دهد بهترین بارداری می‌تواند بارداری زیر بیست سال باشد. بارداری و شیردهی، فواید جسمی زیادی برای خانم‌ها دارد. به عنوان مثال جلوگیری از انواع سرطان‌ها و بیماری‌های قلبی و عروقی. در حالی که هرگز این مسائل به خانم‌ها گفته نمی‌شود.
سومین مسئله اینکه خانم‌ها فکر می‌کنند با هر بارداری باید آزمایش‌های گران‌قیمت آن‌چنانی انجام دهند در حالی که در هیچ کشوری در دنیا این آزمایش‌ها به این صورت انجام نمی‌شود. غربال‌گری در هیچ کشور اروپایی اجباری نیست؛ اگر هم باشد تحت پوشش بیمه است.
حضرت آقا چندی قبل هم اشاره کردند که اگر جمعیت ملت مسلمان زیاد شود، زمینه و امکان برای رشد و تعالی آنها بیشتر می‌شود. وقتی جمعیت زیاد شود، افراد صالح در آن جامعه قطعاً زیادتر می‌شوند و نیروی انسانی و توانایی‌ها قطعاً بیشتر می‌شود. زمانی که جمعیت زیاد شود، قطعاً جامعه ایمانی بلوغ بیشتری خواهد داشت.