به گزارش کربلائیان، حضور روحانیون و علمای غیربومی در کرمانشاه، یکی از ویژگیهای قابلتوجه این استان است. عالِم شهید حاجآقا بهاءالدین محمدیعراقی، یکی از همین علما بوده که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم کنگاور گفتند که ایشان را از دوران طلبگی در قم میشناختند و به ایشان اخلاص داشتند.
حـجت الاسلام و المسلمین محمود محمدیعراقی، فرزند این عالم شهید به بررسی دلایل حضور علمای غیربومی در استان کرمانشاه و نیز شرح فعالیتها و مبارزات مرحوم حاجآقا بهاء پرداخته است.
علمایی که پای رفتن نداشتند!
یکی از ریشههای فرهنگ انقلاب اسلامی، رابطه خوب مردم و روحانیت بوده است. این رابطه در مناطق غربی کشور و بهویژه در کرمانشاه، از مدتها پیش از انقلاب هم وجود داشته است. اطلاعات دینی مردم بیشتر از طریق شنیدن معارف از شخصیتهای روحانی به دست میآید. یعنی در اینجا انتقال معلومات دینی شفاهی و چهرهبهچهره نقش زیادی دارد.
مهمترین دلیل مهاجرت علما به این سرزمین، قرار گرفتن این خطه در مسیر مسافرت زائران به عتبات بوده است. علما در مسیر رفت یا برگشت به عتبات، مدتی در کرمانشاه توقف میکردند و وقتی با استقبال و درخواست مردم مواجه میشدند، در همینجا ساکن میشدند. بهویژه با توجه به بامحبت بودن و عاطفی بودن و مهماننواز بودن مردم این خطه، عالمان زیادی از دیگر شهرها به اینجا آمدهاند و در اینجا ماندگار شدهاند.
روحانیون این منطقه نیز یک گرمی و صمیمیتی را باهم ایجاد کرده بودند که در این فضا مردم را به سمت انقلاب هدایت میکردند. در چنین فضایی حتی کسانی که مذهبی هم نبودند، نسبت به روحانیت دیدگاه مثبتی داشتند و احترام میگذاشتند. این روحیه بسیار خوب از قدیم در مردم اینجا وجود داشته است.
یکی از مصادیق عالمانی که به این دیار آمدهاند و در اینجا ساکن شدهاند، خاندان «آل آقا» هستند. اولین شخصی که از این خاندان وارد کرمانشاه شد، از خانوادهی «علامه وحید بهبهانی» است. ایشان از عتبات راهی این سرزمین شد. یکی دیگر از این عالمان، «سردار کابلی» بود. ایشان که از علمای برجسته در علوم مختلف بودند، به کرمانشاه آمدند و در اینجا ساکن شدند.
تأمین امنیت، کار عالِم است!
مثلاً یکی از خاندانهایی که بهنوعی در ارتباط با زیارت امام حسین(علیهالسلام) به این منطقه مهاجرت کردند، خانواده ما یعنی خاندان عراقی بودند. این خاندان اصالتاً اراکی بودهاند که درگذشته به عراق عجم مشهور بوده است. ماجرای مهاجرت ایشان به کرمانشاه هم به این صورت بوده که گروهی از مردم منطقه کنگاور به سامرا رفته و خدمت مرحوم میرزای شیرازی رسیده و گفته بودند ما مردم منطقهای در غرب ایران هستیم که هرروز بعضاً تا ۱۰ هزارنفر از زائران امام حسین(علیهالسلام) در شهر ما توقف میکنند، اما مسئلهای که ما را ناراحت میکند، این است که وقتی از شهر ما خارج میشوند، دریکی از گردنههای اطراف به نام گردنه «بید سرخ» گرفتار راهزن میشوند. ازیکطرف کاری از دست ما برنمیآید و از طرف دیگر قدرت دولت هم بهاندازهای نیست که جلوی آنان را بگیرد.
مرحوم میرزای شیرازی به این گروه میفرمایند که شما اگر در شهرتان یک عالم دینی برجسته داشته باشید، او میتواند امنیت منطقه را تأمین کند. مردم از این سخن مرحوم میرزا تعجب میکنند که مگر روحانی پلیس است که امنیت را برقرار کند؟ البته این فرمایش مرحوم میرزا متوجه این حقیقت بود که عالم دینی از راه معنویت میتواند امنیت منطقه را برقرار میکند. به همین خاطر ایشان «مرحوم آخوند ملامحمدباقر» را که آن زمان از نجف به تهران رفته بود و در مدرسهی سپهسالار قدیم تدریس میکرد، به این مردم معرفی کردند. مردم نیز با پیام میرزا به تهران رفتند و لذا ملامحمدباقر از تهران به کنگاور مهاجرت کردند. بعد از ایشان هم پسرشان و همینطور نوادگان ایشان در کنگاور سکونت کردند. جد ما هم نوهی ملامحمدباقر است.
مرحوم آیت ا… سیدمحمد مـیبـدی، از عـلـمای بـرجـستـه کـرمانشـاه
ایشان از علمایی است که وصف موزونش زینتبخش بسیاری از کتب تراجم است. معظم له هشت سال بیشتر نداشت که پدرش به رحمت ایزدی پیوست و از همان سال (۱۳۲۲) تحت سرپرستی آیتالله حاجآقا رضا قمیواحدی قرار گرفت. از دهسالگی تلمذ در مکتب را آغاز نمود و تا ۱۳۳۳ ه. ق. از محضر علمای کرمانشاه کسب فیض نمود آنگاه هجرت به عتبات عالیات نموده و خوشهچین معارف حقه از محضر اعلامی همچون میرزاعبدالهادی مازندرانی – میرزامحمدتقی شیرازی – حاج سیدابوالحسن اصفهانی – میرزامحمدحسین نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی در کربلا و نجف اشرف گردید. معزیالیه در سن ۲۳ سالگی موفق به اخذ اجازه اجتهاد مطلق گردید. مشایخی که به ایشان اجازه اجتهاد با لفظ «یحرم علیه التقلید» دادهاند.
حاجآقا محمد میبدی با سالها تدریس و تحقیق در کرمانشاه و حوزه علمیه قم طلاب معظمی را تربیت نمود که بسیاری از آنان از اعلام حوزه و دانشگاه میباشند. استاد دکتر سیدجعفر سجادی استاد دانشگاههای تهران در خاطرات خود مینویسد: برحسب توصیه مرحوم آیتالله حاج میرزاابوالحسن اصفهانی و بنا بر درخواست علمای روحانی کرمانشاه قرار شد در شهر کرمانشاهان حوزه علمیه روحانی دایر و از طلاب اصفهان و قم بدان سامان گسیل دارند و به همین جهت اینجانب را با چند تن دیگر از طلاب – برحسب معرفی مرحوم آیتالله خادمی – بدان سامان اعزام داشتند که بعد از چندی، چند تن از طلاب قم را ازجمله آقای اشرفی (چهارمین شهید محراب) بدان سامان اعزام کردند. در شهر کرمانشاه در مدرسه حاج شهبازخان به تعلیم طلاب مبتدی پرداختیم و خود نیز ضمن تدریس از محضر چند تن از علمای آن سامان مانند مرحوم حاج شیخ حسن علامی و حاج شیخ هادی جلیلی و آقای «میبدی» که از علمای با هر آن سامان بودند، بهرهها بردیم.
مرحوم آیتالله میبدی از علمایی بود که از ابتدای نهضت روحانیت با مراجع قم خصوصاً رهبر معظم انقلاب امامخمینی(ره) همفکری داشت. ایشان در اولین حرکت خود ۲۲/۸/۱۳۴۱ در یک نامه اعتراضآمیز به شاه مبنی بر تبدیل تحلیف به قرآن کریم به کتاب آسمانی که نقض قوانین مشروطیت بود همگامی خود را با مراجع قم اعلام نمود و در هنگامیکه حضرت امام خمینی(ره) از زندان ساواک آزاد شدند در قم به ملاقات اولین شخصی که رفتند، آیتالله میبدی بود.
ایشان در سال ۱۳۴۰، بنا بر اعتراض به بعضی مسائل در کرمانشاه، به قم هجرت نمودند. در قم، معظم له در ردیف آیات معظم آن روزگار بود و با مراجع عظام حوزه صداقت تام و همکاری داشتند و در مدرسه حجتیه و مساجد سلماسی و محمدیه، تدریس اخلاق و خارج فقه و اصول مینمودند.
بعضی از شاگردان برجسته معظمله در طـول تـدریـس عـبـارتانـد از:
۱- استاد کیوان سمیعی، ۲- دکتر سیدجعفر سجادی، ۳- شهید محراب آیتالله حاجآقا عطاءالله اشرفیاصفهانی، ۴- آیتالله حاج شیخ محمدرضا کاظمی، ۵- آیتالله حاجآقا مجتبی حاج آخوند، ۶-دکتر علیاکبر مهدی پور، ۷- آیتالله حاج سیدجواد خرمشاهی، ۸-آیتالله حاج شیخ حسین اصیلی کاشانی، ۹-آیتالله حاج شیخ محمدحسین زرندی، ۱۰- آیتالله حاج سیدمحمدتقی واحدی، ۱۱- استاد سیداحمد فهری زنجانی، ۱۲- استاد هاشم نوری و غیرهم.
آیـتالله سـیـدمـجـتـبـی مـیـبـدی، از عـلمـای وارسـتـه کـرمـانشـاه
حجتالاسلام رحمان فرج الهی از شاگردان آیتالله سیدمجتبی میبدی اظهار داشت: سیدجلیلالقدر مرحوم آیتالله سیدمجتبی میبدی یک روحانی وارسته و بهتماممعنا، مظهر تقوا و عدالت بود که سالیان زیادی در مسجد مرحوم پدرش آیتالله میبدی مشغول تبلیغ دین اسلام و به تفسیر قرآن کریم میپرداخت.
این شاگرد آیتالله میبدی ابراز داشت: این عالم فقید استاد عالی حوزه علمیه کرمانشاه بود که در طول عمر شریفش شاگردان وارسته و در حقیقت به تمام معنایی را پرورش داد که همگی در حال حاضر از فضلای شهر کرمانشاه و منطقه میباشند.
وی گفت: نکته بارز و ویژگی اخلاقی و تبلیغی ایشان این بود که در حساسترین منطقه شهر که اکثراً اهل سنت بودند تبلیغ و ترویج دین اسلام را شروع کرد و در مدت ۵۰ سال کوچکترین نگرانی برای مردم اهل سنت منطقه به وجود نیاورد و حتی روزبهروز بر محبوبیت ایشان در بین ساکنین آن منطقه افزونتر میشد و این نشأت گرفته از رأفت و مهربانی معظم له بود.
این محقق حوزوی تصریح کرد: در ایام اعیاد، مردم اهل سنت به زیارت و دیدار ایشان میشتافتند که این مسئله موجب تعجب مؤمنین و اطرافیان این مرحوم بود.
حجتالاسلام فرجالهی اظهارداشت: وی بنیانگذار عزاداری سادات کرمانشاهی در روز شهادت حضرت زهرا(علیهاالسلام) بودند و با این حرکت معنوی همه سادات جمع شده و اظهار لطف و محبت به عزاداری میپرداختند.
این استاد حوزه علمیه کرمانشاه عنوان داشت: بنده نیز از شاگردان آیتالله میبدی بودم، استادی که بامطالعه وارد درس میشد و احترام خاصی برای شاگردانش قائل بود.
وی گفت: در مدت پنج سال که بهعنوان شاگرد ایشان بودم هیچگاه غیبت از زبان مبارک ایشان نشنیدم، این عالم فقید منظمترین، وقتشناس و وظیفهشناسترین استاد بود و حتی باوجوداینکه در نیمه شعبان سال ۱۳۹۵ باوجود عمل جراحی که انجام دادند و با کهولت سن در بین عاشقان و شیفتگان حضرت بقیهالله الأعظم حضور پیدا کردند و این سبب شد که از سوی ارادتمندانش مورد استقبال ویژهای قرار بگیرند.
- منبع خبر : نشریه اتفاق کرمانشاه