آیین معرفی و امضای کتاب سرباز کوچک امام با حضور مهدی طحانیان در سالن اجتماعات کتابخانه امیرکبیر برگزارشد

به گزارش کربلاییان،مهدی طحانیان در آئین معرفی و امضای کتاب «سرباز کوچک امام» که ۳۰ دی ماه در سالن اجتماعات کتابخانه امیر کبیر کرمانشاه برگزار گردید، اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب با تشکیل سپاه پاسداران و به دنبال آن تشکیل بسیج مستضعفین با توجه به سن کم عضو بسیج شدم و دوره های آموزشی لازم را در بسیج پشت سر گذاشتم

وی افزود: از ابتدای جنگ تحمیلی قصد داشتم به جبهه بروم اما به دلیل سن کم، اجازه نمی‌دادند تا اینکه پیش از انجام «عملیات فتح‌المبین» تصمیم گرفتم به جبهه بروم و با شناختی که اعضای بسیج از من داشتند و به جهت گذراندن آموزش های لازم، قبول کردند اعزام شوم

این آزاده سرافراز ادامه داد: نیمه اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۱ مرحله اول عملیات «الی‌بیت‌المقدس» آغاز شد و تقریبا مرحله آخر عملیات بود که من به منطقه اعزام شدم

وی افزود:در آن زمان صدام با تهدید نیروهای خود که در صورت شکست خوردن با شدید ترین مجازات روبرو خواهند شد با حجم شدیدی از آتش دشمن مواجه شدیم و علی رغم مقاومت نیروهای ما، مجبور به عقب نشینی شدیم که اینجا بود به دستور فرمانده تعدادی عقب نشینی کردند و تعدادی ماندیم که دفاع کنیم تا دیگر نیروها عقب نشینی کنند و من جز کسانی بودم که در خط ماندم

طحانیان در ادامه از ماجرای چگونگی اسارتش سخن گفت و افزود: در اسارت علی رغم اینکه دشمن قصد داشت وانمود کند که کشور ما بچه های کم سن را به اجبار به جبهه فرستاده است و جنگ روانی را علیه انقلاب راه اندازد، تمام دغدغه ذهنی‌ من و رزمنده ها در آن‌ زمان حفظ سربلندی، عزت و افتخار ایران بود که به این مهم دست یافتیم

وی در ادامه به ماجرای خبرنگار هندی و عدم مصاحبه با او در صورت بی حجابی اشاره کرد و افزود: هنگامی که از من خواستند خودم را معرفی کنم گفتم: ۱۶ سال دارم و داوطلبانه به جبهه آمده‌ام و ابتدا اجازه حضور در جبهه را به من نمی‌دادند تا اینکه برای آمدن به جبهه گریه و التماس کردم

این آزاده از سختی ها و شکنجه های دوران اسارات سخن گفت و بیان داشت: اگر روحیه ایثار و شهادت در جامعه حاکم شود همیشه پیروز میدان خواهیم بود

وی فرهنگ هشت سال دفاع مقدس را احیا کننده نظام جمهوری اسلامی ایران دانست و تصریح کرد: شیرینی فضای دفاع مقدس قابل بیان و وصف نیست و لحظه به لحظه آن آنقدر جاذبه داشت که تصور جدا شدن از آن فضا برای ما امکان ندارد

این آزاده در آخر بیان کرد:همواره در اوج مظلومیت و کمبودها،خداوند به طرق مختلف دستمان را گرفت و ما را از امدادهای غیبی خود که مکرر با آن مواجه شدیم،بی بهره نکرد و با وجود آن همه سختی هایی که در اسارت بر ما تحمیل کردند زنده ماندن ما با عزت و اقتدار نوعی معجزه است.