آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از منبر های خود در مورد مراقبه از نفس میفرمایند:
حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمة الله علیه استاد اخلاق امام خمینی روزی از منزل بیرون میآیند تا به روضه بروند
آن روز در خانه دو آقا روضه بوده و ایشان سمت یکی از آنها میرود
چند قدمی که میروند میایستد . خودش به خودش میگوید : آن طرف هم که روضه بود چرا آنجا نرفتی و اینجا میخواهی بروی؟
دو دقیقه می ایستد و فکر میکند و میفهمد اینجا که میرفته کمی چرب تر بوده ، مثلا دوتا چای میدهند ، به همین خاطر بر میگردد
حالا ما هم اینطوریم؟ اگر صبح بخواهیم هیئت برویم ، یک هیئت حلیم روغن میدهند ، یک هیئت نان و پپنیر ، ما کجا میرویم؟ حلیم روغن ، ولی میرزا جواد آقا برمیگردد.
این مراقبه است
چیزی که دلش میخواهد ، خلاف آن عمل میکند
حلیم روغن را رها میکند و به جایی میرود که اصلا صبحانه نمیدهند.
این مراقبه است که انسان هر کاری میخواهد بکند ، خودش را سر دو راهی دنیا و آخرت ببیند : اینجا دنیاست ، آنجا آخرت است ، بعد به سمت آخرت برود . معنای مراقبه این است